انتظارش، انتظارم سیرکرد*
آنکه می خواهد بیاید دیر کرد*
تا به کی در انتظارش دیده بر در دوختن ؟ *
آمدن، رفتن، ندیدن، سوختن *
به امید دیدن روی ماهش